02 بهمن 1397
گمنامی قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهرهاش موج میزد. صبح برگه مرخصی را گرفت. بعد با پیکر شهید حرکت کردیم. ابراهیم خسته بود و خوشحال. میگفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز، عملیات داشتیم. فقط همین شهید جامانده بود.…
بیشتر »