11 آبان 1399
همه خریدش همین مختصر کیسه نایلونی بود که دستش بود، شش دنگ حواسش پیش همین مختصر خرید بود! داخل نایلون را نمیدیدم، لابد مرغی، تخم مرغی… چیزی بود! بدون ماسک و بدون استرس از دست زدن به اشیاء، کلاً بدون ترس از ویروس کرونا…! بهش گفتم راست راستی… بیشتر »
3 نظر
بله دقیقا همینجورهhttps://mahdion73.kowsarblog.ir/
اروبلاگ من هم دیدن کنید
1399/09/20 @ 17:29
فرم در حال بارگذاری ...
10 آبان 1399
نزدیک بود سر رشته از دستم بیرون رود، گاهی متاثر بودم، گاهی شگفزده، گاهی از بیمبالاتی نویسندگان در بیتوجهی به زبان فارسی دردمند…پاسخ سوال خود را در پژوهشی مختصر یافته بودم ولی درونم آشوب بود و سرانجام برآیند این احساس ها، تلفیق سخنان… بیشتر »
فرم در حال بارگذاری ...
28 مهر 1399
صوت حزین اما دلربای تلاوت صبحگاهی پدربزرگ، با پژواک نرمِ کوبش در، مخلوط میشد. نگاهم به آجرهای سفالِ سنتی مطبخ بود اما سرشار از موسیقی مخلوط تلاوت و کوبش! در باز شد و عباس رسید، عطر نان میگفت که نانِ سفیدرو است با سیاهدانه! چرخِ گلهای ریز بنفشه با… بیشتر »
سلام و احترام
وبلاگ زیبایی دارید سعی میکنم بازدید کنم
خداقوت
وبلاگ آلما
1399/08/09 @ 20:02
فرم در حال بارگذاری ...
22 مهر 1399
جهان کنونی، جهانی است در سیطره افکار شیطانی و ابزار امپریالیزم به شکلی که هر لحظه، اختاپوس غولپیکرِ ناپیدای فضای تبلیغی در اختیار دشمن، نقاط مشترک اندیشههای توحیدی مسلمانان را نشانه رفته است تا ریشهها را از زمینه برکند و فروع اختلافی آمیخته با… بیشتر »
ممنون بخاطر درج مطالب کاربردی
1399/07/27 @ 06:56
فرم در حال بارگذاری ...
13 مهر 1399
از فرسنگهای غبارآلودهی تاریخ که گذر میکنی کسی را جز فرزند «بانوی آب» روشنتر در صفا و صمیمیت نمییابی. همه شاهراههای اصلی تاریخ انسانیت، مدیون آن بانوی قرمان حماسی است. از زمان شهادت یگانه علم وفا حضرت ابوالفضل (علیه السلام)، پرچم اقتدار اسلام… بیشتر »
فرم در حال بارگذاری ...