مرد حشدالشعبی راه افتاد و خود را به بصره رساند. پرسان پرسان خانه ابولیث را پیدا کرد تا پیغام"ام البنین" را به ابولیث برساند.
نه مرد حشدالشعبی ابولیث رامیشناخت و نه ابولیث او را
ابولیث بزرگ عشیره خودش در بصره و موکبدار بود.
همسرش با وجود بارداری، خود را آماده پذیرایی از زائران سید الشهدا میکرد.
اُم لیث میدانست اینبار قرار است هم زمان صاحب دو فرزند دیگر شود اما نتنها شاکی نبود که خودش پا به پای بقیه، موکب را مهیای پذیرای زائران میکرد.
لیث و حسن، پسران ابولیث هم آماده شدند و آستینها را بالا زدند. رقیهی خردسال و زینب هم آمدند. زینب، شش هفت سالی از رقیه بزرگتر بود با ذوقی که داشت تلاش میکرد تا موکب آماده شود.
بچهها فرشهای را جمع کردند و حسابی شستند. شستن تا گردی و غباری بر لباس زائر حسین ننشیند!
کارها همه روبراه شد و موکب آماده، زائران چند نفر چند نفر میآمدند پذیرایی میشدند و میرفتند اما کسی از دل ابولیث خبر نداشت، از دل املیث هم!
تا خود اربعین موکب برپا بود. اربعین که تمام شد ابولیث و املیث حسابی تنها شدند.
شیطنتها و کلامهای بچهها پیش چشم آنها بود اما خودشان نبودند! خانه خیلی سوت و کور بود!
نبودند، اما صدایشان در گوش ابولیث بود! خودش همه را شسته و دفن کرده بود بعد از آن هم موکب را تا آخرین روزها اداره کرده بود.
املیث از شدت اندوه یکی از دوقلوها را از دست داد اما دومی به دنیا آمد!
حالا در رثای پنج فرزندش مویه میکرد، اما نه بلند بلند بلکه در سکوت و تنهایی!
اول بار که املیث میخواست در مصیبت فرزندانش واویلا کند و بر سر زند، ابولیث به طفل شیرخواره اشاره کرد و گفت:
-املیث! تو هنوز این طفل شیرخواره را داری. امام حتی طفل شیرهخواره را هم در راه خدا داد.
دستِ املیث پایین آمد و غرق در خود شد!
نه، غرق در کار امام شد! ساکت بود و بار غم را در سکوت میکشید!
ابولیث و املیث ایوب نبودند اما حسین را خوب شناخته بودند!
هر دو رنجشان را، قرین صبر کردند و مصیبتشان را در مصیبت حسین حل کردند.
آن روز هم در مصیبت خود محزون بودند که در زده شد، ابولیث در را باز کرد و با مرد حشدالشعبی روبرو شد. همدیگر را نمیشناختند.
مرد گفت:
ابولیث شمایی؟
لیث گفت:
بله
مرد گفت:
“چند شب پیش حضرت ام البنین سلام الله علیها را در خواب دیدم، به من گفت برو بصره و خانه ابولیث را پیدا کن و سلام مرا به او برسان و بگو هر چهار فرزند تو الان پیش من هستند، نگران نباش”
مرد پرسید چه شده؟
ابولیث گفت بچهها فرشهای موکب را که شستند، رفتند روی بام خانم پهن کنند تا آماده شود. فرشها روی سیم برق افتاده و هر چهار فرزندم با هم کشته شدند.
نگاه مرد حشدالشعبی خیره و مات ابولیث شد!
ابولیث گفت:
- “و یذهب غالی لاغلی”
چیز گرانی برای یک چیز گرانتر که همانا محبت امام حسین و خدمت به زوار اوست از دست دادیم.
پیغام شما به من میگوید که امام حسین فرزندان مرا پذیرفته است.
مرد رفت. ابولیث کلامی را با خود زمزمه میکرد:
منی که هر روز میگویم بنفسی و مالی و اهلی فدائا یا ابا عبدالله
اگر به خاطر فرزندانم خدمت به زوار پسر زهرا را رها میکردم فردای قیامت، حضرت مرا میدیدند و میگفتند: آیا فرزندان خودت را بر فرزندان من ترجیح دادی، چه جواب داشتم بگویم؟
بر اساس خبر واقعی زیر نوشته شد.
فرم در حال بارگذاری ...
از فرازهای فروزان زیارت عاشورا، سلامهای آن است. در آغاز هفت سلام و در ادامه دستور صد سلام داریم. سری است عجیب دستور صد سلام در زیارت عاشورا!
آیا زیارت دیگری داریم که صد سلام داشته باشد؟
اگر آدم بی جهت به شخصی صدبار سلام کند، میگویند عقلش را از دست داده است. در سنت رسول اکرم (س) هم نداریم یک نفر چندبار به رسول خدا (س) در یک دیدار صد سلام کند و حضرت هم در همان مجلس همه را جواب دهند. بنابراین چه سری در صد سلام نهفته است؟ “السلام” یعنی چه؟
سلام به ظاهر یعنی سلام علیکم یعنی درود بر شما، سلامتی می آورد. این گونه ترجمه در مقابل کهکشان معارف مستتر در کلمه “السلام” آنگاه که در مجموعه معارف قرآنی و روایی قرار میگیرد، مسخرهترین ترجمه است. سلام واژهای عربی است. کلمات عربی در زبان محاورهای عربها همان معنای معمول را دارد که در زبان های دیگر دارد و ترجمه معادل میشود. عربها هم در هنگام ملاقات و هم در هنگام خدا حافظی از کلمه سلام استفاده می کنند. میگویند: “السلام علیکم و یا مع السلام” اینها به معنای درود بر شماست. اینها سلامتی میآورد. اما زمانی که این کلمه عربی معمولی، به اقیانوس معارف وحیاتی وصل میشوند و در مجموعه الفاظ و کهکشانهای واژه های قرآنی وارد میشوند از جنس دیگری درمعنای ” السلام علیکم” بوده، ترجمه درود بر تو سادهترین و سطحیترین معنی است، اصلا نمیشود معنی سلام را تمام و کمال گفت.
با توجه به آیات و روایات میفهمیم که در سلام چند دسته از معانی وجود دارد:
الف) دسته اول به معنی “دعا" است، سلام در معنای دعا مانند یک مفتاح الجنان پر از دعا، دعای فراوان.
ب) دسته دوم از مفاهیم و معانی سلام “توسل" است، مفاهیم سلام در این دسته به اندازه یک مفاتیح الجنان در باطن خود معارف توسل را منتشر کرده است.
ج) دسته دیگر از معانی سلام تسلیم است؛ مفاهیم و معارف تسلیم هم بسیار زیاد است.
د) دسته دیگر اعلام آمادگی برای شهادت و چوب حراج زدن به تمام علائق دنیاست.
ه) دسته دیگر درخواست مقامات ملکوتی برای خویش از آستان امام حسین (علیه السلام) است. و دسته دیگر … .
با توجه به آیاتی مانند سلام علی نوح فی العالمین، سلام علی ابراهیم، تحیتهم فیها سلام، … در ترجمه سلام اصل همه این مقامات از خود حضرت حق منشعب می شود، از حق اعطا شده و همه درجات رو به ناحیه حق دارند.
بنا به فرمایش حضرت فاطمه (س) الیک یرد السلام خواهند شد؛ آنگاه به معنی درود بر شما نخواهند بود. پس سلام دارای معانی گوناگون بوده، با گفتن السلام علیک یا ابا عبد الله! - به مقام سلطنت مطلقه حضرت ابا عبد الله(ع) پناهنده میشویم. - از حضور و درک مقامات حضرت و معارف معراج و روح حضرت به شگفتی و حیرت می افتم. - از ظلم ستم کاران و منحرفان زمان خود به ساحت مقدس حضرت، شکایت می کنیم و دادخواهی مینماییم. - با ملکوت آسمان معراج و آستان انوار مقدس حضرت، مناجات میکنیم. - به گدایی به آستان سلیمان ملک و ملکوت میرویم. - از حق تعالی بالاترین مقامات ملکوت را از خزائن غیب او برای حضرت ابا عبدالله (ع) درخواست میکنیم. - برای هدایت و جلب عنایت حضرت نسبت به خویش دعا میکنیم. - مقامات بلند و معارف عمیق و تجلیات حیرت انگیز را تکریم می کنیم.
بنابراین با هر سلامی از مقام خزائن غیب فتوحات میشود، سلامی که معنی فقط درود باشد یکی اش هم زیاد است اما سلامی که یک مفاتیح الجنان دعا در آن نهفته باشد، یک میلیون بارش هم کم است! با هر سلامی فیوضات می رسد که ما اصلا نمیدانیم حقیقت آنها چیست، روح حضرت با انواری که ما از حقیقت آن ها بیخبریم منور میشود، اسراری که ما نمی فهمیم برای حضرت مکشوف میشود، نعماتی که ما نمیدانیم به حضرت سرازیر میشود، رحماتی که ما نمیشناسیم و معارفی که ما نمیفهمیم حضرت را در برمیگیرد، با هر سلام “وَ ان من شی ء الا عندنا خزائنه” برای حضرت نازل میشود، آن وقت معارف و مفاهیم صد سلام حیرت آور میشود!
⬅ برگرفته از صهبای عشق، مهدی ستوده آرانی خلاصه و جمع بندی و اندکی تصرف در ویرایش
#به_قلم_خودم/پژوهشی در زیارت عاشورا
#محرم_۱۴۰۴
فرم در حال بارگذاری ...
اربعین یعنی: به سوی امام زمانت بازگرد حتی اگر روزها و شبهای طولانی را در اسارت دنیا گذراندهای!
اربعین یعنی: اگر تمام عمرت، مسیر را به اشتباه رفتهای اکنون بازگرد.
اربعین یعنی: بیداری مردم تشنه حقیقت در سراسر عالم
اربعین یعنی: این راه مختص یک ملت نیست.
اربعین یعنی: ظهور نزدیک است زیرا امام مهدی عج الله خود را به واسطه امام حسین علیه السلام معرفی میکنند و تا آن زمان همه مردم عالم باید حسین را شناخته باشند.
ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم
ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم
ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشانا
ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا
ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام سحقوه عدوانا
#امام_حسین(ع)
#اربعین
#به_قلم_خودم
فرم در حال بارگذاری ...