تلنگر!!!
کارت بانکیم رو به فروشنده دادم و با خیال راحت منتظر شدم تا کارت بکشه ،
ولى در کمال تعجب ، دستگاه پیام داد :
“موجودى کافى نمیباشد ! “
امکان نداشت ، خودم میدونستم که اقلا سه برابر مبلغى که خرید کردم در کارتم پول دارم،
با بیحوصلگى از فروشنده خواستم که دوباره کارت بکشه و این با پیام آمد:
“رمز نا معتبر است”
این بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:خانم لطفا نقداً پرداخت کنید ، پول نقد همراهتون هست؟….فکر کنم کارتتون رو پیش موبایلتون گذاشتین کلاً سوخته
در راه برگشت به خانه مرتب این جمله ى فروشنده در سرم صدا میکرد
“پول نقد همراهتون هست"؟……..
خدایا ما در کارت اعمالمان کارهاى بسیارى داریم که به امید آنها هستیم
مثلا عبادتهایى که کردیم ،
دستگیرى ها و انفاق هایى که انجام دادیم و ….
نکند در روز حساب و کتاب بگویند موجودى کافى نیست ،
وما متعجبانه بگوییم :
مگر میشود ؟؟؟؟
این همه اعمالى که فکر میکردیم نیک هستند و انجام دادیم چى شد؟؟؟؟
و بگویند اعمالتان را در کنار چیزهایى قرار دادید که کلاً سوخت و از بین رفت … ???
کنار بخل …..کنار حسد …..، کنار ریا ….، کنار بى اعتمادى به خدا… ، کنار دنیا دوستى و …..
نکند از ما بپرسند نقد با خودت چه آورده اى ؟؟؟؟؟
و ما کیسه مان تهى باشد ، دستمان خالى ….
خدایا از تمام چیزهایى که باعث از بین رفتن اعمال نیکمان میشود به تو پناه میبریم که :و
اِن َنفس َلاماره باالسوأ اِلآ ما رَحِمَ
اذکار، دعاهای شگفت انگیز !
امیدوارم سه کار یادتان نرود که همه چیز همین سه کار است .
☄یکی ایمان به خدا
☄یکی عمل صالح
☄یکی هم تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر
یعنی در مشقت ، در زیاد و کم دنیا ، خلاف قاعده دیدنیها و در گردنه های دنیا حواستان باشد که گیر نکنید ؛ خسته نشوید .
کوه را ببینید ، دائم سر بالایی و سر پایینی دارد .
حتی آسمان هم پستی و بلندی دارد .
در طیاره هم که انسان می خواهد مکه برود گاهی اوقات سر بالا می رود ، گاهی پایین می آید .
گاهی زیر صندلی خالی می شود می گویند چاه است ، پس آسمان هم چاله و بلندی دارد .
راه خدا و راه ایمان هم همینطور است ، پستی و بلندی دارد ، پس صبور باشد
در محضر شیخ محمداسماعیل دولابی
وﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ است به او نگویید تحمل کن،این هم ﻣﯽ ﮔﺬﺭد،
نگویید همه چیز درست خواهد شد ،
از بلاهای بدتری که به سر خودتان و اطرافیانتان آمده برایش خاطره تعریف نکنید و نخواهید ثابت کنید که انسانهایی بدبخت تر از او هم وجود دارند .
ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﺎ ﺟﻮﮎ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺨﺮه او را بخندانید ،
کسی که حالش بد است ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍهد ﺑﺨﻨﺪد
ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭد ، ﻣﯽ فهمید ؟ ﻏﺼﻪ
ﺑﺮﺍیش ﺍﺯ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺮﻑ ﻧﺰنید
ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ .
ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺎﺭﺍحت است ﺍﺻﻼ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎ نیستید ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰنید .ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ
ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭا ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯿﺪ
ﺗﻮی ﭼﺸﻢ ﻫﺎﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ
ﺑﺮﺍیش ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ
بگذارید ﺟﻠﻮﺵ
ﺑﻌﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ
اجازه بدهید ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﺑﺰند ﻭ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ .
ﻫﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻨﯿﺪ .
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺍگر ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﺍﺗﻔﺎﻕ خیلی ﺑﺪﯼ خواهد افتاد. ﺷﻤﺎ ﺟﺎﯼ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ .
ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭ ﺭا اﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ آمده ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩه اید
ﺩﺳﺘﺶ ﺭا ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ
ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯿﺪ
مدام اصرار نکنید که با من حرف بزن ،
به من بگو …
بغلش کنید…
ﺍگر ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯندخلاصه فلسفه نبافيد هم دلى كنيد .
توصیه آیت الله بهجت برای درمان حواس پرتی در نماز شما هم مثل من شاید بارها مشکلاتتان سر نماز حل شده باشد. و این جای تاسف دارد. من که از حضرت حق به خاطر این همه بیادبی شرمندهام. آخر میدانید، خود من اصلا خوشم نمیآید کسی با من حرف بزند اما حواسش جای دیگری باشد. من که عددی نیستم، حالا حساب کنید آن طرف خداوند جهانیان، تبارک و تعالی باشد. (فکر کنم جا دارد که همین الان به خاطر اسائه ادب های گذشته یک استغفر الله بگوییم!) ?آیت الله العظمی آقای بهجت کلامی دارند درباره حضور قلب در نماز که خیلی مهم است، این را گوش کنید، ان شاء الله در نمازتان تفاوت به وجود می آید، من را هم دعا می کنید. ?مفاد کلامشان این است که در مسئله حضور قلب یک ورود داریم یک توقف. ورود چیست؟ ببینید یک وقت افکار خودشان می آیند، ورود افکار دست ما نیست، مولوی این افکار را به زنبور تشبیه کرده، زنبور خودش می آید تو که دعوتش نکرده ای. شما فردا مهمان دارید، ده پانزده نفر را دعوت کرده اید، حالا دارید نماز می خوانید این فکر مهمانی مثل زنبور می آید وارد مغز می شود،"فردا مهمان دارم"، ولی توقف با خودت است، می توانی توقف نکنی، وقتی آمد “راست می گوید ها، مهمان داریم، سالادش چه طور باشد، به کدام مهمان خانه بگویم، چطور باشد ..” اینها با خودت است، ایشان می فرمودند که اینها که بی اختیار می آید مضر نیست، اما توقف دست ماست، آنجا دیگر فکرت را عوض کن و ادامه نده. بعضی ها روی فکری که می آید متوقف می شوند، مثلا “من فردا بروم پیش فلان کس پول قرض بگیرم"،خب این می آید،[روی فکر متوقف می شود] یک وقت می بیند دارد می گوید السلام علیکم، در دفتر این آقا است! دارد برایش چک می نویسد، همه نمازش شد همین، این نشد. یادتان باشد آیت الله بهجت درباره حضور قلب در نماز می فرمایند، ورود دست ما نیست اما توقف در اختیار ماست
?به فرزندان خود بیاموزید از باختن درس بگیرند و از موفقیت لذت ببرند به فرزندان خود بیاموزید که یک برنده باادب باشد و یک بازنده سربلند.
?به آنها بیاموزید که مسئله مهم،بردن نیست؛ شرکت کردن در مسابقات هم به همان اندازه مهم است.
?به آنها بیاموزید که شکست محدود و موقتی را بپذیرند اما هرگز امید بی انتها را از دست ندهند.
?با یک تبسم، یک کلمه تشویق آمیز و یک دست نوازش، تفاوت بردن و باختن را برای فرزندان خود رقم بزنید.