پاسداشت چهاردهم تیر، روز قلم: “ن و القلم و ما یسطرون”
روز چهاردهم تیرماه، به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان “روز قلم” در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسیده است. روز قلم، بهانهای است برای یادآوری منزلت، قداست و حرمت قلم.
در بیان ارزش، جایگاه و اهمیت قلم همان بس که قرآن فرموده است: «ن والقلم و ما یسطرون؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسد» و چه زیبا و بزرگ است این قلم که خداوند به آن سوگند یاد میکند.
هویت، چیستی و «قلمرو قلم» بسیار گستردهتر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی، آرامش، معرفت، شناخت ریشه در قلم دارد. قلم ترسیمکننده خطوط فکری، سیاسی، اجتماعی و ادبی است. انتقالدهنده «فکر و فرهنگ» به نسلهای حاضر و آینده است. حلقه وصل فرهنگها و اندیشههاست. قلم ترجمان فکر، هنر، اندیشه و پردهگشای راز آفرینش است. هدایتگر عقلها و مغزهاست. قلم، تخریب میکند. میسازد. واقعیتها را آشکار میکند. آشکارها را نهان میکند. به واقع قلم، معجزهای است جاودان!
در یک کلام، قلم نمایشگاه توانمندیهای اندیشمندان بوده و هست. امیر بیان، حضرت علی(ع) در این مورد میفرماید: “اندیشههای دانشمندان، به بلندای قدرت قلمهاشان است.”
نقش قلم از نقش زبان، شمشیر، درهم و دینار، شهرت و فرزند بیشتر است. زیرا قلم تجربه قرنها را به هم منتقل میکند و فرهنگ را رشد میدهد. افراد را با قلم میتوان خواب یا بیدار کرد. ملّتى را میتوان با قلم، عزیز یا ذلیل کرد. قلم یک فریاد ساکت است. قلم سند رسمى و گزارشگر تاریخ است.
فرمودند: در میان تمام صداها، سه صدا امتیاز دارد: صداى قلم دانشمندان، صداى پاى مجاهدان و صداى چرخ ریسندگان. آرى، امّتى عزیز است که علم و قدرت و اقتصادش پویا باشد و اگر امروز بخواهیم این سه صدا را نقل کنیم، باید بگوییم: صداى چاپخانه، توپخانه و کارخانه، یعنى «قدرت فرهنگى، نظامى و اقتصادى» پس بهوش باشید یاران قائم (عج) که حراست کنیم، همزمان سه صدا را در این انتظارِ سبز!
جان کلام
قلمهای نویسندگان حقیقتگرا و فضیلتخواه و واقعبین، عامل بقای قدرت سالم در حکومتاند و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمیرود و در حکومت سالم، شمشیر و سرنیزه در مقابل “قلم” قرار نمیگیرد. به فرموده حضرت امام (ره) قلمها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتد، مسلسلها کنار میرود، و اگر برای خدا و برای خلق خدا نباشد مسلسلساز میشود. همچنین، امام شهدا فرمود: شهدا را قلمها میسازند و قلمها هستند که شهید پرورند. پس امروز قلم را و صاحب قلم را رسالتی است بس شگرف و تعهدآور!
به واسطۀ قلم و کتابت، اینهمه علوم در دسترس ماست و اگر احیاناً قلمى نبود و نوشتهاى در عالم وجود، صورت تحقّق به خود نمىگرفت این عالم فعلى ما در پهناى ظلمت و جهل و کورى باطنى گرفتار، و در امواج دلهرهآمیز لُجّههاى غامره و گردابهاى ژرف دریاى تاریکى غوطهور بود.
به این «قلم» سوگندی یاد شده که از سوگندهای معجزه آسای قرآن کریم است. پس سوگند به قلم، نشانه فرهنگ و تمدن است. تکیه بر قلم، تکیه بر سند و استدلال است. رابطه با قلم رابطه با علم است.
الحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَه که چنین پروردگارى انسان را بیافرید، و وى را به نیروى علم به وسیلۀ قلم و کتابت بیاراست. الحمد لله شکراً
شاید تصور کنید واژه بازاریابی و کاربرد آن مربوط به اهل تجارت است و فقط و فقط آنان هستند که نیازمند بازار و جلب مشتریان و خریداران هستند؛ تا جایی که باید دست به نوعی تبلیغ بزنند و مشتریانی جذب کنند و اجناس تولیدی و غیر تولیدی خود را بفروش برسانند، اما اهل علم را چه نیاز به بازاریابی؟!
خب، در این پست میخواهم حرف تازهای بزنم که شاید تا به حال نشنیده باشید! و آن سخن تازه این است:
اگر شما موفق به نوشتن مقالهای شدید، مقاله شما از هر نوع از انواع که باشد نیازمند نوعی بارازیابی است. بنابراین شما میتوانید برای جلب نظر خوانندگان درمقاله خود بازاریابی کنید و مقدمه مقاله درست جایی است که شما باید به شکلی خاص، برای مقاله خود بازاریابی انجام دهید.
برای این که بتوانید مخاطب را به بهترین شکل به سمت خود و مقاله تان بکشاند و نظر او را جلب کنید در مقدمه مقالهتان بازاریابی میکنید.
بازاریابی یک هنر است و شما باید این هنر را در نوشتن یک «مقدمه خوب» برای مقاله تان انجام دهید. یعنی شما باید در مقدمه کاری کنید تا مخاطب «مشتاق» شود ادامه مقاله را بخواند. معمولا در مقدمه نیازی نیست که به یافتههای کلیدی مقاله اشاره شود اما در برخی مواقع، مثلا در علوم انسانی، که مقالات طولانی تر هستند پیشنهاد می شود در انتهای مقدمه دو یا سه مورد از «مهمترین دستاوردهای جدید و ارزشمند مقاله» به صورت گذرا و بدون پرداختن به توضیحات اشاره شود.[1]
عرضه برخی دستاوردها نوعی بازاریابی برای مقاله است !
1. بند آخر از مقاله چگونه یک مقدمه خوب و تاثیرگذار برای مقاله خود بنویسم از سایت ترجمه تخصصی رایتمی انتخاب شده است.
شمهای از انوار رحمت الهی در این دعا نمایان است، چشم گشایید!
«اَللّهُمَ اِنَّ مَغفِرَتَکَ اَرجی’ مِن عَمَلی، وَ اِنَّ رَحمَتَکَ اَوسَعُ مِن ذَنبی، اَللّهُمَ اِن کانَ ذَنبی عِندَکَ عَظیمًا، فَعَفوُکَ اَعظَمُ مِن ذَنبی، اَللّهُمَ اِن لَم اَکُن اَهلًا اَن اَبلُغَ رَحمَتَکَ فَرَحمَتُکَ اَهلُ اَن تَبلُغَنی وَ تَسَعَنی، لِاَنَّها وَسِعَت کُلَّشَیءِِ، بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّ’حِمین؛ بار خدایا براستی آمرزشت امید بخشتر از کردار من است و براستی رحمتت وسیعتر از گناه من است. بار خدایا اگر گناهم نزدت بزرگ است، گذشتت بزرگتر است از گناهم. بار خدا اگر من اهل نیستم که به رحمتت رسم، رحمت تو اهل آن است که به من دررسد و مرا فراگیرد زیرا که آن فراگرفته است همه چیز را، به مهر تو ای ارحم الراحمین» [1]
کنون مرا میباید که گوشِ جان سپارم به نوای رحمت الهی که زمزمهاش در شش جهت، درگوش فلک آکنده است. اگر نشنوم این ترانه خوش را که هر دم مترنم است از جماد و نبات، ساطع است بر پهنهی برّ و بحر. سرزنش مراست که گوش بسته ام به نوای رحمت و چشم گشودهام برای هیچ.
1. مفاتیح الجنان (تعقیبات مشترک نماز)
- ♦️حاج آقا مجتبی تهرانی(ره):
روایت از علی(ع) دارد: آگاه باشید که درهای آسمان از شب اول ماه مبارک رمضان باز است؛ یعنی تمام حُجُب از ناحیه ربّ برداشته شده است، در این ماه دیگر هیچ حجابی نیست. یعنی از ناحیه خداوند نسبت به بندگانش هیچ حجابی نیست. هیچ دری بسته نیست؛ اصلاً و ابداً، تمام درها باز است… هر تقاضایی! چه مادی و چه معنوی به ربّ میرسد و به هیچ مانعی از آن ناحیه برخورد نمیکند.نتیجه آن این است که این تقاضاها در این ماه بیجواب نمیماند، به تعبیر روز هیچ دعایی به بایگانی نمیرود!
تقدیم به: روح بلند و آسمانی «ام المومنین» حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)این شیوه مجتهدپرور نیست…!
سابق بر این در حوزههای علمیه سه شیوه در فراگیری دقیق و درستِ دروس فقه و اصول (گاها نحو و علم حدیث) مرسوم بوده که بسیارموثر بوده و راه رسیدن به اجتهاد را نیز هموار میکرده است. شیوههای تقریرنویسی اعم از شفاهی و مکتوب، شیوه مُعید و شیوه اَماله نویسی
شاید برایتان جالب باشد که بدانید برخی کتابهای علمای بزرگ از همین شیوهها به یادگار مانده است. اجود التقریرات آقای خویی، فوائد الاصول شیخ انصاری از جمله آنهاست و کسانی به عنوان مقرّر در حوزه ها مشهور بوده اند.
این شیوهها کمک موثری بوده که درس به ویژه دروس فقه و اصول که استنباط در آنها اهمیت دارد، در ذهن طلبه ثابت شود و توان اجتهاد پیدا کند. سنتهای بسیار حسنه که بعید نیست امروز هم بسیاری از مشکلات طلاب را حل کنند.
هر یک از این شیوهها را مختصر توضیح می دهم، شاید برایتان جالب باشد و حتی تصمیم بگیرید از آن استفاده کنید. تقریرنویسی به معنای «پیاده کردن درس استاد» اعم از شفاهی و مکتوب است:
تقریر شفاهی:
در شیوه تقریر شفاهی پس از تدریس استاد، یکی از طلاب (دارای حافظه قوی) در جایگاه تدریس، مجدد درس را تدریس می کند و استاد اشکلات تدریس او را میگیرد.تقریر مکتوب:
این شیوه خود چهار نوع است. در نوع اول هنگام تدریسِ استاد، طلبه تمام سخنان استاد را «واو به واو» و با تمام «اصطلاحات» فی المجلس و به زبانگفتاری می نویسد.این شیوه خود دارای مزایا و معایبی است از جمله معایب آن این است که علمی نیست اگرچه شایع است. عیب دیگرش این است که تمرکز روی نگارش است و مهمتر از آن «مجتهد پرور» نیست و نیاز به پاکنویس و ویرایش دارد. با این حال این شیوه مزایایی دارد از جمله اینکه چیزی از درس از قلم نمیافتد و در صورت مشکل به توضیحات استاد مراجعه میشود و از این جهت که بعدا باید پاکنویس شود، یک مطالعه اجباری همراه خود دارد.
شیوه دوم تقریر مکتوب این است که طلبه هنگام تدریس استاد تمام تمرکز خود را صرف فهمِ درس می کند و چیزی نمی نویسد. بعد از خروج استاد از کلاس، تمامِ آنچه فهم کرده بدون فاصله و به سرعت مینویسد.
این شیوه نیز مزایا و معایبی دارد. از جمله معایب آن این است که ممکن است چیزی از قلم بیفتد و نوشتن بعد از کلاس خسته کننده است و اگر فاصله شود و فرد تمرکز خود را از دست بدهد، مطالب از صفحه ذهن پاک میشود. اما همین شیوه مزایای خوبی دارد. از جمله اینکه علمی است و فرد می تواند در مباحث اصول، آرای مختلف را اضافه کرده و نظر مُختار را هم ملحق کند و مهمتر از همه این شیوه «مجتهد پرور» است زیرا تمام تمرکز روی فهم مطالب است و قدرت استنباطی بالایی دارد.
شیوه سوم بر اساس یادداشت رئوس مطالب در کلاس است که بعدا به صورت مشروح یا فقط نکات کلیدی نوشته می شود. این شیوه نیز استنباطی و مجتهدپرور است.
شیوه چهارم هم با مبنای خلاصه نویسی پس از کلاس و فهم کامل درس نوشته می شود. این شیوه نیز، بر فهمِ درس در کلاس استوار است. استنباطی و مجتهدپرور است و زمان کمتری میبرد.
شیوه مُعید، خود روشی مجزا بوده، بسیار جالب است. در این شیوه ممتازین استاد به عنوان مُعید بعد از خروج استاد، به نوبت چند بار دیگر درس را تدریس میکنند.
از بهترین مزایای این شیوه به ویژه در دروس فقه و اصول این است که کسانی که استعداد کمتری در فراگیری دروس فقه و اصول دارند یا دیرتر وارد حوزه شدند، چندبار دیگر درس را میشنوند.
شیوه اَماله نویسی هم به این صورت است که استاد مطالب را از حفظ یا از روی کتاب می خواند و طلاب می نویسند که در پایان نوشتههای طلاب به عنوان تصانیف استاد باقی میماند.
البته ممکن است طلبه ای با تلفیق روشهای مذکور، روشی جدید را برای خود ابداع کرده و از آن استفاده نماید. اما آنچه مهم است اینست که نباید این سنت حسنه که از قدما به ما رسیده فراموش شود.
⬅ نکته حائز اهمیّت در تمام این شیوهها این است که همه این تقریرها، باید به تایید و امضاء استاد برسد تا تایید شده، محل ارجاعات بعدی قرار گیرد.
#از قول نبی مکرم اسلام (ص) در این بحث، استفاده می کنیم که فرمودند: «قیدوا العلم بالکتابه؛ دانش را با نگارش به بند کشید».
منبع: دانشنامه ویکی پدیا (تلخیص و ساده شده)
#به_قلم_خودم/بررسی موفقیت حوزههای سابق در شیوههای فراگیری درس، رونق اجتهاد و مجتهدپروری