? درخواست استیضاح وزیر ارتباطات در افکار عمومی بالا گرفت/نمایندگان مجلس باید وزیر را استیضاح کنند.
این روزها که مردم و رسانههای کشور در حال رسیدگی به هموطنان سیل زده خود هستند، در میان شلوغیها خبری منتشر شد با این عنوان: «افتخار وزیر ارتباطات به اجرای سند 2030»
خبری که در هیاهوی شدید سیل گم شد، اما اکنون که تب و تاب سیل مخرب، در رسانه ها کاهش یافته، وقت آن است که یک مسئله مهم و البته تاثیر گذار در فرهنگ و اصالت ایرانی-اسلامی مورد بررسی دقیق و البته برخورد قاطع و قانونی مجلس شورای اسلامی قرار گیرد.
? همانطور که قبلا گفتهایم گستره سند 2030 بسیار وسیع است و بعنوان سند بالادستی و سیاستگذاری در آموزش و پرورش، فرهنگ و هنر، رسانه و ارتباطات، اقتصاد و دانشگاه، محیط زیست و آبیخیزداری محسوب میشود.
? این روزها حجم اعتراض کاربران و مردم به شدت افزایش یافته تا جایی که برخی از کاربران سکوت رسانهها در این زمینه را همدستی با وزیر جوان قلمداد میکنند.
آحاد مردم از اینکه دولت غربگرای روحانی پس از آن که معیشت و اقتصاد جامعه ایرانی را نابود کرده است، از شنیدن اینکه این دولت درحال اجرای مخفیانه طرح استعماری و خلاف مصلحت عمومی جامعه ایرانی است به شدت عصبانی بوده و تخریب فرهنگ اصیل آیندگان خود را همانگونه که اقتصادشان را به نابودی کشانده است را در پیش روی خود میبینند.
? درخواست عمومی ملت بزرگ و اصیل ایران، برخورد قانونی مجلس شورای اسلامی با وزیر ارتباطات این دولت بدسابقه است، تا شاید بتوان فرهنگ اصیل ایرانی-اسلامی خود را از تخریب و دست درازی دولت غربگرای روحانی حفظ کرده و مانع از بلای مشابهی که این دولت با دنباله روی از غرب و اروپا بر سر سفره و جیبشان آورده است، شوند.
? حال باید دید آیا نمایندگان مجلس، دربرابر دست درازی دولت غربگراها به فرهنگ این ملت بزرگ، همان گونه که در دفاع از اقتصاد و جیب مردم سکوت کردند، بازهم سکوت خواهند کرد. درخواستی که از کف جامعه اصیل و بزرگ از نمایندگان مجلس شنیده میشود، تنها برخورد قانونی و استیضاح این وزیر بی تجربه دولت است
✍ بدون سانسور
??حزب الله سایبری
#آموزشی/بحران مخاطب
از ضرورتهای هر فعالیت علمی، فرهنگی، هنری و به ویژه تبلیغی پدیده مخاطبشناسی است. اهمیت و جایگاه مخاطبپژوهی، چنان است که ناآگاهی از دنیای درونی و پیرامونی مخاطب، صاحبان اثر را در انتخاب پیام و شیوه های پیام رسانی به خطا میاندازد.
همه کارگاههای تولیدی در همه عرصههای علم و فرهنگ، هزینهها و کار افزایی آن را پذیرفته اند و مخاطب را ضامن بقای خود می شناسند و بدون آن، دست به هیچ کاری نمیزنند؛ با وجود این بحران مخاطب همواره تهدیدی بزرگ بر سر راه هر هنری است. بحران مخاطب، بیش از هر علمی، علوم انسانی، به ویژه دانشهای دینی را تهدید میکند.
علوم پایه مانند فیزیک، یا علوم مشابه، چندان در بند مخاطب نیست و جز کشف و اختراع و تحلیل، رسالت دیگری برای خود نمی شناسد؛ اما دانشهایی که برای «تغییر» فرد یا جامعه، میکوشند، بیش از علوم دیگر به مخاطبشناسی علمی و سنجیده نیاز دارند.
گشودن سرفصلهاب ابتکاری و جستجوی قالبهای نو و یافتن زبانهای منعطف که قادر به خلق مفاهیم زنده و غیر تکراری باشد، اکنون گریزناپذیر است. گام نخست آن است که بپذیریم فرمها و اشکال ارائه پیام در چند دهه اخیر -به ویژه محیطهای عمومی- نیازمند بازنگریهای عالمانه و نقدهای بیرحمانه است.
وقت آن رسیده است که به جدّ درباره اثرمندی و [اثرگذاری] تولیدات و فراوردههای فرهنگی خود بیندیشیم و به توفیقات محدود و آمارهای ساختگی دلخوش نکنیم.
برای اینکه سخن خود را دلنشین و پذیرفتنیتر کرده، بر تاثیر آن بیفزاییم، لازم است به مخاطب توجه شود. و این میسر نیست الا با توجه به علم معانی. علم معانی، فنی است که به واسطه آن احوال لفظ معلوم میشود، از جهت مطابقت با مقتضای حال. به عبارت دیگر علم معانی عبارت است از شناختن خواص ترکیبات انواع کلام از این جهت که هر ترکیبی مناسب چه مقامی از مقامات سخن است…از جمله هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد.
غیر از علم معانی که بخشی از مباحث مخاطبشناسی را بر عهده دارد، از صناعات خمس در منطق نیز باید یاد کرد. فنون پنجگانه منطق صوری از حیث قیاس، عبارتاند از: برهان، جدل، خطابه، سفسطه و شعر. آنچه متکلم را وادار به توسل به یکی از راها میکند، بیش از هر چیز احوال مخاطب است. این که مخاطب در چه حال و هوایی است، تکلیف متکلم را روشن میکند.
سخن آخر اینکه: روزگار خود را نسنجیدن و مخاطب خود را نشناختن، قویترین حجت عقلی و شرعی و انسانی، برای ننوشتن است. آن که نسنجیده و نشناخته سخن میپراکند، نه طاعت که معصیت می کند.
خواجه پندارد که طاعت میکند
بیخبر، از معصیت جان میکَند
#به_قلم_خودم/#پژوهشی در بایستههای مخاطبشناسی (بر گرفته از کتاب بهتر بنویسیم، استاد بابایی)
♦عصبانیت ساواک از کمکرسانی آیتالله خامنهای به سیلزدگان ایرانشهر در دوران پهلوی
بخشی از گزارش ساواک: کمکهای یک نفر از آخوندهای تبعیدی به نام خامنهای به مردم باعث رفع گرفتاری آنها شده است! ?
هکانال دیده بان
دنیای من نبودِ تورا جار میزند
باران برای آمدنت زار میزند
بغض پرالتهاب زمین میخورد شکاف
نبض زمان مشوش و بیمار میزند
موج غم است اینکه سرازیر میشود
مشت بلاست اینکه به دیوار میزند
ازخشم بی تفاوتی ما هنوز هم
ابر سیاه حادثه، رگبار میزند
یک سو گرفته درد،گریبان عمر را
یک سو گلوله دست به کشتار میزند
ازشرم دست وبال پر ازفقر، یک پدر
خود را به چارچوب دری دار میزند
گاهی برای لقمه ی نان مادری به جبر
دامن به منجلابی اسفبار میزند
ازبسکه آه درقفس سینه مانده است
قلب به تنگ آمده دشوار میزند
ای آخرین امید! کجایی که نیستی
دنیای من نبود تورا جار میزند
#امام على علیه السلام:
الصَّدیقُ الصَّدوقُ مَن نَصَحَکَ فی عَیبِکَ، و حَفِظَکَ فی غَیبِکَ، و آثـرَکَ عَلى نَفسِهِ.
دوستِ راستین، کسى است که از سرِ صدق، عیبت را به تو گوشزد کند و در نبودت،از آبرویت پاسداری کند، و تو را بر خویشتن، برگزیند.
شرح غرر الحکم: ج2، ص76، ح1904.