نزول باران
? ? نزول باران ?
خشکسالی عجیبی دامنشان را گرفته بود و درمانده شده بودند. سالیان پی در پی، این مشکل بزرگ، گریبانگیرشان شده بود و قحطیزده شده بودند.
این افراد از وجود بزرگترین نعمت الهی برخوردار بودند و پیامبر اسلام در نزدیکی ایشان زندگی میکرد. اینکه این مشکل را با بزرگترین پیامبر الهی مطرح کنند، قطعاً تسکینی بود بر دردشان!
نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند و گفتند:
- اى رسول خدا همانا بلاد ما دچار قحطى شده و چند سال پى در پى خشکسالى است؛ خداى را بخوان تا باران بر ما بفرستد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور دادند که منبرى مهیا کنند تا ایشان از خانه بیرون آمده و به منبر بروند.
مردم اجتماع کرده بودند و منتظر بودند ببینند چه رخ خواهد داد. سپس آن حضرت بر فراز منبر رفته و دعا نمودند و به مردم نیز دستور دادند که آمین بگویند.
مدتی گذشت تا اینکه جبرئیل نازل شد و گفت:
- اى محمد به مردم بگو خداوند وعده کرده در روز فلان و در ساعت فلان باران بر شما ببارد!
مردم در انتظار آن روز و آن ساعت روز شمارى کردند. آن هنگام که ساعت مقرّر فرا رسید؛ خداوند بادى فرستاد، و آن باد ابرى را با خود آورد و آسمان را پوشانید و باران شدیدی شروع به باریدن کرد. این باران به قدری شدن گرفت که همان افراد، خودشان به نزد پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمدند و گفتند:
- اى رسول خدا! از خدا بخواه تا جلوى باران را بگیرد که ما نزدیک است غرق شویم!
مجددا همه مردم جمع شدند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دوباره دست به دعا برداشتند و به مردم نیز فرمان دادند آمین بگویند.
مردى از میان جمعیت صدا زد:
- اى رسول خدا! دعا را بلند بخوان که ما هم بشنویم زیرا همه ی دعائى را که تو می خوانى ما نمی شنویم. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
- بگوئید: خدایا اطراف ما ببارد نه بر ما!
خدایا این باران را بر شکم دشتها و در پاى درختها و مرتعهائى که گله داران رمههاى خود را میچرانند؛ فروبریز.
خدایا آن را رحمت قرارده و عذاب قرار مده.
یا مهدی!
عجیب است که چه شباهتی بین پیشنیان و ما وجود دارد. گویی صفحات تاریخ دوباره ورق میخورد اما…
سالیانی بود که در این ممکلت ما، خشکسالی بود از کم آبی میگفتیم ولی اکنون نیز به قدری بارید که عدهای از عزیزانمان گرفتار سیل شدند و خانه و زندگیشان از بین رفت.
اما دریغ از این غفلت و از این غربت! که کم به یاد شما بودیم چه وقتی که کم آبی بود و چه وقتی که سیلزده شدیم. کاش باورمان بود که اگر چون پیشنیان، به شما که شبیهترین به رسولخدا هستید، رجوع میکردیم، و از خدا همه یک صدا و یکدل فرج شما را میخواستیم، گرفتاریهایمان کمرنگتر میشد چون شما خودتان فرمودید که:
-برای فرج دعا کنید که همانا گشایش شما در همان است.
صد آه از غربت شما یا صاحب الزمان…
? کافی، ط اسلامیه، ج8، ص 217.