از دیشبی که #غزه زیر بمباران نسلکشی 40 روزه است و همچنان ادامه دارد؛ در یک وبگردی کاهش جمعیت آشکار و پنهان غرب نتایج و آمارها وبگردی را تند و تند یادداشت میکنم…
1. در طول تاریخ، جمعیت یک عامل مهم در اقتدار سیاسی است.
2. هر تمدنی ریشه در پویایی جمعیت دارد.
3. امروزه بیش از 20 درصد جمعیت جهان اسلام را جوانان 15 تا 25 ساله تشکیل دادهاند( گاردنر، 1386، ص 296)
4. متغیر افزایش و یا کاهش جمعیت، نقش برجستهای در امکان توسعه و یا عدم توسعه یک جامعه ایفا میکند. به مثل چین که این امر شاهدی است بر اینکه جمعیت زیاد، با یک مدیریت کارآمد اقتصادی، نه تنها تهدید نیست، بلکه فرصتی طلایی و بینظیر برای رشد و توسعه است.
6. کاهش جمعیت به معنای کاهش نیروی انسانی کارآمد و فعال است که این به معنای وارد کردن نیروی کار و کارشناسان فنی از سایر کشورهاست که خود راه دیگیری برای ورود فرهنگ بیگانه به کشور است.
7 مهمترین مانع دشمن در جنگهای تجاوزکارانه، وجود جمعیت جوان و مولد است.
8. ژاکلین کاسون در کتاب جنگ علیه جمعیت نشان میدهد که کنترل جمعیت جهانی، کاملا منطبق بر پارامترهای دکترین نظامی و یک جنگ تمام عیار است
9. سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی و یونیسف شعار کاهش جمعیت را با عنوان آرمان جهانی خود در جهت رفع فقر و ایجاد جامعهای متکامل معرفی میکند که به شکل طبیعی دستاوردهای این شعار، نوید جامعهای با اندیشه دستیابی به پیشرفت اجتماعی بدون نیاز به دین و اخلاق است که با شعارهای جذاب کنترل جمعیت اجرا شده و ادامه مییابد.
10. در دهه هفتاد و در زمان هنری کسینجر (مشاور امنیت ملی رئیس جمهور وقت آمریکا) پروژهای دربارة تأثیر روند رشد جمعیت جهانی بر امنیت ملی آمریکا طراحی و انجام شد. این پروژه، روند فزاینده رشد جمعیت جهانی را برخلاف امنیت ملی آمریکا دانسته و با تشریح استراتژی آمریکا در مورد جمعیت جهانی، سیاستها، راهکارها، چگونگی همکاری سازمانهای بینالمللی و روش ترغیب و اقناع رهبران کشورهای مورد نظر برای کاهش روند رشد جمعیت را تبیین میکند.
11. نظریه پردازان کشورهای استعماری با صراحت نگرانی خود را از افزایش جمعیت جوان کشورهای جهان، به ویژه کشورهای اسلامی اظهار میدارند.
12. از آثار کاهش جمعیت انقطاع نسل است که خلاف آفرینش است.
این یاداشت روز را با سخنی گهربار در باره جمعیت ایران اسلامی از دید مقام معظم رهبری پایان میدهم.
از نگاه رهبر فرزانه انقلاب با توجه به جمیع جهات، امکانات و ذخایری که داریم، کشور ایران متناسب برای جمعیت 150 میلیونی است.
این روزها برخی دچار نوعی توهم در دید هستند. شاید هم بهتر باشد اسمش را بگذاریم خطای دریافت! به مثل اینکه میگویند: “احترام به زنان بیحجاب، بیشتر از زنان با حجاب است.”
آیا هیچ وقت به این مسئله فکر کردهاید که کسانی که به ظاهر فرد بیحجاب یا بدحجاب احترام میگذارند، در واقع دارند به هوس خود احترام میگذارند چون راحتتر و بیشتر میتوانند از ظاهرِ رنگ و لعابی و بدننمای این دسته از زنان برای سرگرمی و لذت خود استفاده کنند.
بنابراین بهتر است بپرسیم آیا احترام و تکریم این افراد از جنس احترام به شخصیت و کمالات او است یا احترام به هوای و هوس خودشان؟
اصولا در نگاه جامعه، تننمایی زن دال بر کمالات انسانی نبوده و نیست پس احترام به او هم از جنس احترام به کمالات او نبوده و نخواهد بود.
پس بهتر است این نگاه نادرست را عوض کنیم و بدانیم هیچ زمانی در جامعه متمدن دینی ضد ارزش نمیتواند جای ارزش واقعی را بگیرد.
پ.ن: اقتباس شده از کتاب بیپرده با حجاب
سلام و عرض ادب فرمودین حجاب اعتقادی ست. لطفا ادله ای برای این مطلب ذکر کنید.
اعتقاد و باور یک مسئله درونی هست اما حجاب در حقیقت یک فعل است و یک فعل نمیتونه اعتقاد باشه. بلکه منشأ آن میتواند یک باور باشد. لذا براساس آیه 256 سوره بقره قرآن میفرماید لا اکراه فی الدین، مفهوم این هست که بعد از پذیرش و باور به یک دین، ناگزیر باید به افعالی که نشات گرفته از اون باورند تن داد.@شیما حمیداوی
سلام و تشکر از شما خانم حمیداوی اساسا حجاب واژهای دینی با بار معنایی مشخص است که پوشاندن کامل به جز وجه و کفین با چند شرط است: 1. حجم بدن مشخص نباشد (لباس بدننما نباشد) 2. دست و صورت، زینت نداشته باشد3. لباس، شهرت و تبرّج نباشد. (برگرفته از متون احکام دینی)
پس حجاب اسلامی مفهمومی از جنس باور و اعتقاد است که نمیتواند اجبار باشد. بنابراین ما بیان کردیم: قوانین فعلی لزوماً اجبار به این اعتقاد و حد آن نیست به عبارت دیگر رعایت حجاب نه به دلیل رابطه انسان با خدا، بلکه رابطه” انسان با جامعه” است تا در حوزه رفتار اجتماعی جلو آسیبزدن به دیگران گرفته شود و همین قابل قانون گذاریست همچنان که برای هر چیز دیگری که عفت عمومی را جریحهدار کند به مثل مسائل جنسی آزاد قانون میگذارند.
پاسخ جامع تر به سوال شما این است که: همین فعلی که شما میفرمایید منشا آن باور است، قانون همین فعل را خواه باور اعتقادی داشته باشید یا نداشته باشید به جهت حفظ عفت عمومی بیان میکند و الزامآور میداند.
لا اکراه فی الدین هم میفرماید: انتخاب دین اجبار نیست هر فرد میتواند راه سعادت و شقاوت را خود انتخاب کند و به مسائل دین طبق اعتقاد، عمل کند و یا نکند اما اگر نپذیرفت نباید کاری کند که شرایط دیندار بودن یا سالم زندگی کردن دیگران را به مخاطره بیندازد.
دقت بفرمایید! بحث حجاب اجباری حقیقتا عبارتی جعل شده از طرف دشمنان ماست؛ چون در جامعه کنونی رعایت حد شرعی حجاب اجبار نیست و عدهای ضوابط پوشش اجتماعی را که باید حافظ عفت عمومی باشد حجاب اجباری گذاشتن و هدفشان هم این بود که بگوید ما در انتخاب آزاد هستیم. همچنان که عدهای به صراحت بیان میکردند ما بهشت زوری نمیخواهیم.
لینک مطلب اصلی پرسش و پاسخ https://kowsarnet.whc.ir/thewire/view/47693658 #پینوشت:
پینوشت: در این بحث برای پاسخ به شبهه مطرح شده از کتاب بیپرده با حجاب استفاده شده است البته به قلم خودم اضافه و جمعبندی کردم.
در دنیای تحت سیطره فضای رسانهای و تبلیغات گسترده علیه حجاب، عدهای هشتک نه به حجاب اجباری زدند در حالی که با اندکی تیزبینی و تحلیل میشد فهمید که ما با پدیدهای به نام بیحجابی اجباری روبه رو هستیم و نه حقیقتا حجاب اجباری.
چه کسی است که نداند، فشار روانی ناشی از این فضا افراد را وادار به رفتار غیرعفیفانه و بیحجابی میکرد و علت چیزی نبود جز ذهنیت ایجاد شده از فضای مذکور و سیطره اختاپوس نیمه پنهان رسانه!
نکته مهم در این بحث قانون حجاب است که شاید عدهای بپرسند پس لایحه یا قانون حجاب چیست؟ آیا قانون اجبار ندارد؟ در پاسخ باید گفت واقعیت این است که حجاب و پوشش دینی یک باور یا اعتقاد است که هیچگاه نمیتواند اجباری باشد و اصولا نمیشود فردی را به زور وادار به اعتقاد داشتن کرد، اما آنچه در بحث پوشش مربوط به جامعه است این است که نوع پوشش یک فرد نباید به اجتماع پیرامونش آسیب بزند یا داری فساد اجتماعی باشد.این مقدار است که تحت قانون قرار میگیرد.
پس اگر قانونی هم درباره حجاب وضع شود، شامل بخش دوم یعنی جلوگیری از آسیب اجتماعی نوع پوشش خواهد بود و نه اعتقاد اجباری به حجاب.
دقت کنیم قانون حجاب جرمانگاری نوع پوشش بر اساس حد شرعی (وجه و کفین) نیست بلکه ملاک همان آسیبزایی اجتماعی پوشش است. و صد البته کسانی که در جامعه پیرو دین الهی و حکم کتاب او نباشند هم موظف به رعایت قانون خواهند بود و در صورت تخلف مثل نقض تمام قوانین دیگر، پیگرد قانونی خواهند داشت.
در این بحث نیز روایت درست و تبیین دقیق بر عهده ماست تا دستکم کسانی که هنوز اندکی هوشیاری دارند و گوشی برای شنیدن واقعیت، خاطر نشان کنیم که حقیقت ماجرا چیست. #به_قلم_خودم