تقریرنویسی
در حوزههای علمیه سه شیوه در فراگیری درستِ و دقیق دروس فقه و اصول (گاها نحو و علم حدیث) مرسوم است که بسیارموثر بوده، راه رسیدن به اجتهاد را نیز هموار میکند. شیوههای تقریر اعم از شفاهی و مکتوب، شیوه مُعید و شیوه اَماله نویسی
برخی کتابهای علمای بزرگ از همین شیوهها به یادگار مانده است. اجود التقریرات آقای خویی، فوائد الاصول شیخ انصاری از جمله آنهاست و کسانی به عنوان مقرّر در حوزه ها مشهور بودهاند. عالمان بزرگی چون میزای شیرازی، بروجردی، نائینی بسیار به تقریرنویسی اهمیت میدادند و حتی تقریرهای خوب را معرفی میکردند. تقریر میزا حبیب مشهدی از این نمونه است.
این شیوهها کمک موثری است که درس به ویژه دروس فقه و اصول که استنباط در آنها اهمیت دارد، در ذهن طلبه ثابت شود و توان اجتهاد نیز پیدا کند. سنتهای بسیار حسنه که بعید نیست امروز هم بسیاری از مشکلات طلاب را حل کنند.
هر یک از این شیوهها مختصر توضیح داده میشود. تقریر به معنای «پیاده کردن درس استاد» و یکی از بهترین شیوههای فهمِ کامل و صحیح مطلب اعم از شفاهی و مکتوب است:
تقریر شفاهی:
در شیوه تقریر شفاهی پس از تدریس استاد، یکی از طلاب (دارای حافظه قوی) در جایگاه تدریس، مجدد درس را تدریس می کند و استاد اشکالهای تدریس او را میگیرد.
تقریر مکتوب:
این شیوه خود چهار نوع است. در نوع اول هنگام تدریسِ استاد، طلبه تمام سخنان استاد را «واو به واو» و با تمام «اصطلاحات» فی المجلس و با همان زبانِ گفتاری مینویسد.
این شیوه خود دارای مزایا و معایبی است از جمله معایب آن این است که علمی نیست اگرچه شایع است. عیب دیگرش این است که تمرکز روی نگارش است و مهمتر از آن «مجتهد پرور» نیست و نیاز به پاکنویس و ویرایش دارد. با این حال، این شیوه مزایایی دارد از جمله اینکه چیزی از درس از قلم نمیافتد و در صورت مشکل به آن نوشتهها مراجعه میشود و از این جهت که بعدا باید پاکنویس شود، یک مطالعه اجباری همراه خود دارد.
شیوه دوم تقریر مکتوب، این است که طلبه هنگام تدریس استاد تمام تمرکز خود را صرف فهمِ درس میکند و چیزی نمینویسد. بعد از خروج استاد از کلاس، تمامِ آنچه فهم کرده بدون فاصله و به سرعت مینویسد.
این شیوه نیز مزایا و معایبی دارد. از جمله معایب آن این است که ممکن است چیزی از قلم بیفتد و نوشتن بعد از کلاس خسته کننده است و اگر فاصله شود و فرد تمرکز خود را از دست بدهد، مطالب از صفحه ذهن پاک میشود. اما همین شیوه مزایای خوبی دارد. از جمله اینکه تکیه آن روی فهم مطالب در کلاس درس بوده، علمی است و فرد میتواند در مباحث اصول، آرای مختلف را نیز اضافه کرده و نظر مُختار را هم ملحق کند و مهمتر از همه این شیوه «مجتهد پرور» است زیرا تمام تمرکز روی فهم مطالب در کلاس است و قدرت استنباطی بالایی دارد.
شیوه سوم بر اساس یادداشت رئوس مطالب در کلاس است که بعداً به صورت مشروح یا فقط نکتههای کلیدی نوشته می شود. این شیوه نیز استنباطی و مجتهدپرور است.
از مزایای این شیوه نیز میتوان فراموش نشدن رشته بحث و مطالب مهم، تکیه بر فهم مطالب در کلاس درس، اختصاص وقت کمتر برای نوشتن، اضافه شدن منابع کمکی در شرح درس، نکته سنجی محصل نام برد. و از معایب آن استباط کمتر نسبت به شیوه سوم، همچنین، احتمال از قلم افتادن مطلب وجود دارد.
شیوه چهارم هم با مبنای خلاصه نویسی پس از کلاس و فهم کامل درس، نوشته میشود. این شیوه نیز، بر فهمِ درس در کلاس استوار است. استنباطی و مجتهدپرور است و زمان کمتری میبرد.
این شیوه نیز به نوبه خود دارای مزایا و معایب است. از مزایای آن تقویت خلاصهنویسی و مراجعه به خلاصههاست؛ از این جهت خستهکننده نبوده، وقت کمتری میگیرد. علاوه بر آن استنباطی است. از معایب این شیوه هم میتوان از قلم افتادن برخی مطالب را نام برد.
شیوه مُعید، خود روشی مجزا بوده، جالب توجه است. در این شیوه ممتازین استاد به عنوان مُعید بعد از خروج استاد، به نوبت چند بار دیگر درس را تدریس میکنند.
از بهترین مزایای این شیوه به ویژه در دروس فقه و اصول این است که کسانی که استعداد کمتری در فراگیری دروس فقه و اصول دارند یا دیرتر وارد حوزه شدند، چندبار دیگر درس را میشنوند.
شیوه اَماله نویسی هم به این صورت است که استاد مطالب را از حفظ یا از روی کتاب می خواند و طلاب می نویسند که در پایان نوشتههای طلاب به عنوان تصانیف استاد باقی میماند.
⬅ نکته حائز اهمیّت در تمام این شیوهها این است که همه این تقریرها، باید به تایید و امضاء استاد برسد تا تایید شده، محل ارجاعات بعدی قرار گیرد.
#از قول نبی مکرم اسلام (ص) در این بحث، استفاده می کنیم که فرمودند: «قیدوا العلم بالکتابه؛ دانش را با نگارش به بند کشید».
#به_قلم_خودم بررسی موفقیت حوزههای سابق در شیوههای فراگیری درس، رونق اجتهاد و مجتهد پروری