کدام شیوه بسط، در اثبات مدعای مقاله قویتر است؟
در سیر آموزش مقاله نویسی شیوهی درست این است که ابتدا آموزش اصولی پاراگرافبندی صحیح با قواعد آن آموخته شود و سپس آموزش مقاله علمی کوتاه -شامل یک بند مقدمه، سه بند تفصیلی در وسط و یک بند نتیجه در پایان- و در مرحله سوم، مقاله علمی پژوهشی طولانیتر فراگرفته شود.
هر مقالهی کوتاه یا بلند به تناسب تعداد صفحات، از تعدادی پاراگراف تشکیل شده است. هر پاراگراف هم یک جمله موضوع دارد که با شیوههای مختلف ساده تا پیچده، میتوان آن را شرح یا اصطلاحا «بسط» داد.
اگر بند یا پاراگرافهای مقاله شما فقط به شیوهی توصیفی (انواع توصیف علمی) بسط داده شود، مقاله شما به لحاظ متنی توصیفی است. اگر فی المثل بندهای مقاله به شیوه مثال (مثال آوری: اعم از کوتاه، مبسوط، روایی) بسط داده شود، مقاله شما مثالی است. همینطور، اگر شیوه بسط استدالی (دلیل آوردن) را انتخاب کنید و بندهای مقاله خود را با استدال برای خوانندگان شرح دهید، نوعا مقاله شما به لحاظ متنی استدالی است. از طرفی برای بسط جمله موضوع میتوان از ترکیب این شیوهها نیز استفاده کرد که معمولا ما در نوشتن مقاله چه کوتاه چه بلند از ترکیب این روشها استفاده میکنیم، اما باید دانست که به لحاظ عقلی و منطقی شیوه استدلال در اقناع مخاطب قویتر عمل میکند و مخاطب شما سریعتر قانع میشود. بنابراین در اثبات مُدعای مقاله، سعی کنید از شیوه استدلال بیشتر استفاده کنید.
نمونه: بسط با مثال
جمله موضوع/تعداد قابل توجهی از اندیشمندان مسلمان به جزء چند استثنا چه در علوم دینی، چه علوم عقلی ایرانی بودند. مثال/بنیانگذران علم نحو، در زبان عربی سیبویه، الفارسی و الزجاجی، همگی اصالتی ایرانی داشتند… .
نمونه: بسط با توصیف
جمله موضوع/تعداد کمی از مردم ویژگی الماس را میدانند. توصیف/ الماس از کربن خالص ساخته میشود و به شکل بلور است… .
مثال: بسط با استدلال
جمله موضوع/علی رغم این که تقریبا همه سیگاریها از مضرات سیگار کشیدن آگاهند، همچنان به سیگار کشیدن خود ادامه میدهند.استدلال/ نیکوتین یکی از اعتیاد آورترین مواد مخدری است که تا کنون شناخته شده است زیرا بسیاری از افراد از تریاک، الکل یا هروئین شاید بتوانند راحتتر دست بکشند، اما برای ترک سیگار باید مدتها مبارزه کنند… .
#سلام_امام_مهربان_زمانم ?
با حساب دل خود هرچه شمردیم نشد
بی ریا هیچ دعایی به تو تقدیم نشد
انتظار فرج و دیده تر کافی نیست!
ندبه و عهد به هنگام سحر کافی نیست!
آی مردم پسر فاطمه تنهاست هنوز
قرنها رفته و او منتظر ماست هنوز
? ? ?
پاسداشت چهاردهم تیر، روز قلم: “ن و القلم و ما یسطرون”
روز چهاردهم تیرماه، به پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به عنوان “روز قلم” در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به ثبت رسیده است. روز قلم، بهانهای است برای یادآوری منزلت، قداست و حرمت قلم.
در بیان ارزش، جایگاه و اهمیت قلم همان بس که قرآن فرموده است: «ن والقلم و ما یسطرون؛ سوگند به قلم و آنچه مینویسد» و چه زیبا و بزرگ است این قلم که خداوند به آن سوگند یاد میکند.
هویت، چیستی و «قلمرو قلم» بسیار گستردهتر از آن است که در بیان بگنجد. هرگونه رشد و پیشرفت، پیروزی، آرامش، معرفت، شناخت ریشه در قلم دارد. قلم ترسیمکننده خطوط فکری، سیاسی، اجتماعی و ادبی است. انتقالدهنده «فکر و فرهنگ» به نسلهای حاضر و آینده است. حلقه وصل فرهنگها و اندیشههاست. قلم ترجمان فکر، هنر، اندیشه و پردهگشای راز آفرینش است. هدایتگر عقلها و مغزهاست. قلم، تخریب میکند. میسازد. واقعیتها را آشکار میکند. آشکارها را نهان میکند. به واقع قلم، معجزهای است جاودان!
در یک کلام، قلم نمایشگاه توانمندیهای اندیشمندان بوده و هست. امیر بیان، حضرت علی(ع) در این مورد میفرماید: “اندیشههای دانشمندان، به بلندای قدرت قلمهاشان است.”
نقش قلم از نقش زبان، شمشیر، درهم و دینار، شهرت و فرزند بیشتر است. زیرا قلم تجربه قرنها را به هم منتقل میکند و فرهنگ را رشد میدهد. افراد را با قلم میتوان خواب یا بیدار کرد. ملّتى را میتوان با قلم، عزیز یا ذلیل کرد. قلم یک فریاد ساکت است. قلم سند رسمى و گزارشگر تاریخ است.
فرمودند: در میان تمام صداها، سه صدا امتیاز دارد: صداى قلم دانشمندان، صداى پاى مجاهدان و صداى چرخ ریسندگان. آرى، امّتى عزیز است که علم و قدرت و اقتصادش پویا باشد و اگر امروز بخواهیم این سه صدا را نقل کنیم، باید بگوییم: صداى چاپخانه، توپخانه و کارخانه، یعنى «قدرت فرهنگى، نظامى و اقتصادى» پس بهوش باشید یاران قائم (عج) که حراست کنیم، همزمان سه صدا را در این انتظارِ سبز!
جان کلام
قلمهای نویسندگان حقیقتگرا و فضیلتخواه و واقعبین، عامل بقای قدرت سالم در حکومتاند و هرگز حکومت سالم به جنگ اهل قلم نمیرود و در حکومت سالم، شمشیر و سرنیزه در مقابل “قلم” قرار نمیگیرد. به فرموده حضرت امام (ره) قلمها اگر در دنیا برای خدا و برای خلق خدا به کار بیفتد، مسلسلها کنار میرود، و اگر برای خدا و برای خلق خدا نباشد مسلسلساز میشود. همچنین، امام شهدا فرمود: شهدا را قلمها میسازند و قلمها هستند که شهید پرورند. پس امروز قلم را و صاحب قلم را رسالتی است بس شگرف و تعهدآور!
به واسطۀ قلم و کتابت، اینهمه علوم در دسترس ماست و اگر احیاناً قلمى نبود و نوشتهاى در عالم وجود، صورت تحقّق به خود نمىگرفت این عالم فعلى ما در پهناى ظلمت و جهل و کورى باطنى گرفتار، و در امواج دلهرهآمیز لُجّههاى غامره و گردابهاى ژرف دریاى تاریکى غوطهور بود.
به این «قلم» سوگندی یاد شده که از سوگندهای معجزه آسای قرآن کریم است. پس سوگند به قلم، نشانه فرهنگ و تمدن است. تکیه بر قلم، تکیه بر سند و استدلال است. رابطه با قلم رابطه با علم است.
الحَمْدُ لِلّهِ وَحْدَه که چنین پروردگارى انسان را بیافرید، و وى را به نیروى علم به وسیلۀ قلم و کتابت بیاراست. الحمد لله شکراً
شاید تصور کنید واژه بازاریابی و کاربرد آن مربوط به اهل تجارت است و فقط و فقط آنان هستند که نیازمند بازار و جلب مشتریان و خریداران هستند؛ تا جایی که باید دست به نوعی تبلیغ بزنند و مشتریانی جذب کنند و اجناس تولیدی و غیر تولیدی خود را بفروش برسانند، اما اهل علم را چه نیاز به بازاریابی؟!
خب، در این پست میخواهم حرف تازهای بزنم که شاید تا به حال نشنیده باشید! و آن سخن تازه این است:
اگر شما موفق به نوشتن مقالهای شدید، مقاله شما از هر نوع از انواع که باشد نیازمند نوعی بارازیابی است. بنابراین شما میتوانید برای جلب نظر خوانندگان درمقاله خود بازاریابی کنید و مقدمه مقاله درست جایی است که شما باید به شکلی خاص، برای مقاله خود بازاریابی انجام دهید.
برای این که بتوانید مخاطب را به بهترین شکل به سمت خود و مقاله تان بکشاند و نظر او را جلب کنید در مقدمه مقالهتان بازاریابی میکنید.
بازاریابی یک هنر است و شما باید این هنر را در نوشتن یک «مقدمه خوب» برای مقاله تان انجام دهید. یعنی شما باید در مقدمه کاری کنید تا مخاطب «مشتاق» شود ادامه مقاله را بخواند. معمولا در مقدمه نیازی نیست که به یافتههای کلیدی مقاله اشاره شود اما در برخی مواقع، مثلا در علوم انسانی، که مقالات طولانی تر هستند پیشنهاد می شود در انتهای مقدمه دو یا سه مورد از «مهمترین دستاوردهای جدید و ارزشمند مقاله» به صورت گذرا و بدون پرداختن به توضیحات اشاره شود.[1]
عرضه برخی دستاوردها نوعی بازاریابی برای مقاله است !
1. بند آخر از مقاله چگونه یک مقدمه خوب و تاثیرگذار برای مقاله خود بنویسم از سایت ترجمه تخصصی رایتمی انتخاب شده است.
شمهای از انوار رحمت الهی در این دعا نمایان است، چشم گشایید!
«اَللّهُمَ اِنَّ مَغفِرَتَکَ اَرجی’ مِن عَمَلی، وَ اِنَّ رَحمَتَکَ اَوسَعُ مِن ذَنبی، اَللّهُمَ اِن کانَ ذَنبی عِندَکَ عَظیمًا، فَعَفوُکَ اَعظَمُ مِن ذَنبی، اَللّهُمَ اِن لَم اَکُن اَهلًا اَن اَبلُغَ رَحمَتَکَ فَرَحمَتُکَ اَهلُ اَن تَبلُغَنی وَ تَسَعَنی، لِاَنَّها وَسِعَت کُلَّشَیءِِ، بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّ’حِمین؛ بار خدایا براستی آمرزشت امید بخشتر از کردار من است و براستی رحمتت وسیعتر از گناه من است. بار خدایا اگر گناهم نزدت بزرگ است، گذشتت بزرگتر است از گناهم. بار خدا اگر من اهل نیستم که به رحمتت رسم، رحمت تو اهل آن است که به من دررسد و مرا فراگیرد زیرا که آن فراگرفته است همه چیز را، به مهر تو ای ارحم الراحمین» [1]
کنون مرا میباید که گوشِ جان سپارم به نوای رحمت الهی که زمزمهاش در شش جهت، درگوش فلک آکنده است. اگر نشنوم این ترانه خوش را که هر دم مترنم است از جماد و نبات، ساطع است بر پهنهی برّ و بحر. سرزنش مراست که گوش بسته ام به نوای رحمت و چشم گشودهام برای هیچ.
1. مفاتیح الجنان (تعقیبات مشترک نماز)